دلائل عدم تقدیم عام بر مطلق در عموم من وجه در کلام مرحوم آخوند

برخی معاصرین اشکال کرده اند که چرا وضع بر اطلاق عموم خصوص من وجه مقدم نیست؟
پاسخ: چون یکی از مقدمات حکمت، نبود قرینه یا ما یصلح للقرینیة است و عام که بالوضع است می گوید من قرینه هستم و مقدمات حکمت از بین می رود اما چون ظهور عام، تنجیزی است نه تعلیقی، مطلق نمی تواند عام را از بین ببرد. اما دو مبنی مرحوم آخوند دارد که ما هم قبول داریم لذا نمی توانیم هر بالوضعی را بر هر اطلاقی مقدم کنیم:
مبنای اول: به جز کل در سایر ادوات عموم، مقدمات حکمت در مدخول می آید و نتیجه تابع اخس مقدمات است لذا قدرت ظهور در این ادوات عموم، با مطلق مساوی و هم زور و تعارض می شود. درست است که خودِ عام بالوضع است اما ظهور با عام تمام نمی شود و خطاب باید تا آخر بیاید و چون در مدلول عام مقدمات حکمت می آید، نتیجه هم تابع اخس مقدمات است. پس زور نهایی عام در حدِّ مقدمات حکمت است و لذا متعارض می شوند. این مطلب را مرحوم آخوند هم در کفایه دارد.
مبنای دوم: در مقدمات حکمت، گاهی احراز مقام بیان می شود و گاهی أصالة البیان جاری می شود. در جایی که احراز مقام بیان شده، با آمدن قرینه منفصله، مقدمات حکمت مخدوش نمی شود لذا حتی اگر عام هم بیاید نباید مطلق را کنار گذاشت. اما اگر مقام بیان با أصالة البیان به دست آمد باشد، اگر عام بیاید دیگر مقدمات حکمت از بین می رود.
پس این که مرحوم آخوند می گوید عام بر مطلق مقدم است، بر این اساس است که عام تنجیزی و مقدمات حکمت تعلیقی است و با ورود عام، مقدمات حکمت از بین می رود اما مطلق نمی تواند عام را از بین ببرد. البته در جایی که این ضابطه پیاده بشود، عام را مقدم بر مطلق می کنند نه این که همه جا عام را مقدم بر مطلق کنند. اما دو جا است که این ضابطه پیاده نمی شود که بیان شد.( درس خارج اصول جلسه 40، 22آبان 1403)