تحلیل ثبوتی ماهیت اراده تشریعی و تفاوت آن با اراده تکوینی

تعریف اراده تشریعی در مقابل اراده تکوینی

اگر اراده تشریعی را به صدور فعل از غیر تفسیر کنیم، همان اراده تکوینی خواهد شد و نتیجه‌اش آن است که اگر من اراده دارم که این فعل از مخاطب صادر شود، به هر شکلی که هست باید این اتفاق رخ دهد. ولی اراده تشریعی را نباید چنین تفسیر کرد.

اراده تشریعی به معنای اراده صدور اختیاری فعل از مخاطب است که در آن قید اختیاری بودن گنجانده شده است. این قید اختیاری بودن، مسیر بحث را تغییر می‌دهد.

نقش قید اختیار در تعریف مذکور

اگر قید اختیار نباشد، اراده تشریعی همانند اراده تکوینی می‌شود؛ یعنی اراده صدور فعل از مخاطب همانند اراده صدور فعل توسط خود مرید خواهد شد که تا به مرحله پایانی نرسیده و برایند حاصل از کسر و انکسار طرفین تزاحم به دست نیامده، آن فعل تحقق پیدا نمی‌کند.

بله، در اراده صدور فعل از مخاطب، یک نکته دیگر نیز دخالت دارد، مبنی بر آنکه مرید بتواند مخاطب را به انجام عمل وادار کند یا نتواند.

اگر قید اختیار نباشد، تفاوت اراده صدور فعل از مخاطب و صدور فعل از خود مرید در این است که:

  • در اولی، قدرت بر فعل غیر مهمّ است؛
  • ولی در دومی، قدرت خودش بر انجام فعل مهمّ است.

اضافه شدن عناصر جدید در اراده تشریعی

اما اراده تشریعی به معنای صدور اختیاری فعل از مخاطب است و این قید اختیاری بودن، پای عناصر جدیدی را به بحث باز می‌کند.

برای این که بتوانم کاری کنم که مخاطب اختیاراً فعل را انجام دهد، گاهی اوقات با محذور سلب آزادی مخاطب روبرو می‌شوم.

حبّ به اختیار و احساس آزادی مخاطب

من نسبت به این که مخاطب احساس آزادی داشته باشد، حبّ دارم. به سخن دیگر، صرفاً حبّ ندارم به این که مخاطب، مختار باشد که فعل را انجام بدهد یا ندهد؛ بلکه به حس آزادی مکلف نیز حبّ دارم.

مقصود از مختار، اختیار تکوینی است.

مقصود از حبّ به احساس آزادی، آن است که علاوه بر اختیار تکوینی، حبّ دارم مخاطب، اختیار تشریعی نیز داشته باشد.

گاهی شارع می‌خواهد مکلف از ناحیه الزام شارع، احساس ضیق نکند.


:books: جلسه ۴ - مورخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۳