چرا سهل بن زیاد ضعیف است؟ | نقد استدلال مدافعان وثاقت

دیدگاه نجاشی درباره سهل بن زیاد

نجاشی در مورد سهل بن زیاد چنین آورده است:

[!quote] عبارت نجاشی در مورد سهل بن زیاد
«سهل بن زياد أبو سعيد الآدمي الرازي‌: كان ضعيفا في الحديث، غير معتمد فيه. و كان أحمد بن محمد بن عيسى يشهد عليه بالغلو و الكذب و أخرجه من قم إلى الري و كان يسكنها، و قد كاتب أبا محمد العسكري عليه السلام على يد محمد بن عبد الحميد العطار للنصف من شهر ربيع الآخر سنة خمس و خمسين و مائتين. ذكر ذلك أحمد بن علي بن نوح و أحمد بن الحسين رحمهما الله. له كتاب التوحيد، رواه أبو الحسن العباس بن أحمد بن الفضل بن محمد الهاشمي الصالحي عن أبيه عن أبي سعيد الآدمي. و له كتاب النوادر، أخبرناه محمد بن محمد قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن محمد بن يعقوب قال: حدثنا علي بن محمد، عن سهل بن زياد، و رواه عنه جماعة.»[1]

أحمد بن محمد بن عیسی شخصی بود که برقی را به قمرود و سهل بن زیاد را به ری تبعید کرد.


نظر شیخ طوسی در استبصار

:books: شیخ طوسی در کتاب استبصار در مورد سهل بن زیاد می‌گوید:

[!quote] نظر شیخ طوسی در مورد سهل بن زیاد
«أَمَّا الْخَبَرُ الْأَوَّلُ فَرَاوِيهِ أَبُو سَعِيدٍ الْأَدَمِيُّ وَ هُوَ ضَعِيفٌ جِدّاً عِنْدَ نُقَّادِ الْأَخْبَارِ وَ قَدِ اسْتَثْنَاهُ أَبُو جَعْفَرِ بْنُ بَابَوَيْهِ فِي رِجَالِ نَوَادِرِ الْحِكْمَةِ».[2]

این عبارت نشان می‌دهد که سهل بن زیاد یکی از راویانی است که صدوق، به تبعیت از ابن ولید، او را از رجال کتاب نوادر الحکمه محمد بن أحمد بن یحیی أشعری استثناء کرده وبه روایات آنان عمل نمی‌شود.


نقل کشی از فضل بن شاذان

کشی از فضل بن شاذان چنین نقل کرده است:

[!quote] نظر فضل بن شاذان در مورد سهل بن زیاد
«قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ، سَمِعْتُ الْفَضْلَ بْنَ شَاذَانَ، يَقُولُ فِي أَبِي الْخَيْرِ وَ هُوَ صَالِحُ بْنُ سَلَمَةَ أَبِي حَمَّادٍ الرَّازِيُّ كَمَا كَنَّى، وَ قَالَ عَلِيٌّ: كَانَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ يَرْتَضِيهِ وَ يَمْدَحُهُ وَ لَا يَرْتَضِي أَبَا سَعِيدٍ الْآدَمِيَّ وَ يَقُولُ هُوَ الْأَحْمَقُ».[3]


پاسخ به ادعای وثاقت از دیدگاه فضل بن شاذان

برخی این عبارت را دلیل بر وثاقت سهل می‌دانند، با این استدلال که فضل بن شاذان عیب دیگری پیدا نکرده و تنها نادانی او را مطرح کرده است که منافاتی با وثاقت ندارد.

به نظر می‌رسد این عبارت دلیل بر وثاقت نمی‌شود؛ زیرا ممکن است فضل تنها به همین میزان اطلاع داشته و دیگر رجالیون اطلاعات بیشتری درباره عدم وثاقت او داشته‌اند.


دیدگاه آیت‌الله زنجانی در مورد سهل بن زیاد

آقای زنجانی معتقد است تضعیفات سهل ناشی از اتهام غلو بوده، چرا که قمی‌ها نسبت به غلو حساس بودند و سریع افراد را متهم به غلو می‌کردند و الا سهل بن زیاد از ثقات است.
شاهد این مطلب آن است که شیخ کلینی در کافی با واسطه «عدة من اصحابنا» که از أجلاء بوده اند، بیش از دو هزار روایت از سهل نقل کرده است و مسلما کلینی کتاب خود را با نقل از انسان کاذب غیر ثقه‌ای، بی اعتبار نمی کند.


نقد دیدگاه آیت‌الله زنجانی

در پاسخ به این دیدگاه باید گفت: کثرت نقل کلینی از سهل، هرچند نشان‌دهنده این است که کلینی، سهل را قبول داشته است؛ اما توثیق عملی کلینی با تضعیف بزرگان تعارض دارد. از طرفی هیچ قرینه‌ای وجود ندارد که نشان دهد تعبیر «کذب» در کلام نجاشی (یشهد علیه بالغلو و الکذب) صرفاً ناشی از اتهام غلو بوده، به‌ویژه که نجاشی خود از قمیین نبوده است.

این‌که مکتب قم در آن زمان به شدت مخالف غلو بوده‌اند، امری واضح است؛ کما این‌که این مطلب از برخورد شیخ صدوق در فقیه مشخص است. برای مثال، ایشان نفی سهو و نسیان از نبی و امام را اولین مرتبه غلو می‌داند و می‌فرماید اگر زنده بمانم کتابی در رد قائلین به این مطلب خواهم نوشت!!. یا این‌که ظاهرا ایشان جملاتی را که به اعتقاد وی مشتمل بر مطالب غلوآمیز بوده، با این توجیه که این کلمات نمی‌تواند از معصوم صادر شده باشد، از زیارات معتبره حذف کرده‌اند؛ به طور مثال عبارت «و ارادة الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم» در کتب دیگر ذکر شده است، لکن کتاب فقیه مشتمل بر این فقره نیست.

اما مکتب بغداد چنین رویکردی نداشته است؛ چنانکه شیخ مفید کتاب تصحیح الاعتقاد را در نقد و تصحیح اعتقادات صدوق نوشت.نجاشی با این که محصول مکتب بغداد است، سهل بن زیاد را «غالی و کاذب» معرفی کرده است. همچنین شیخ طوسی که او نیز از شاگردان مکتب بغداد است، سهل بن زیاد را نزد نقاد اخبار ضعیف دانسته است.


فرق گذاشتن رجالیون بین سهل و محمد بن عیسی

افزون بر این، نجاشی و شیخ طوسی، محمد بن عیسی بن عبید یقطینی را که جزو مستثنیات نوادر الحکمه بوده، از بزرگان دانسته‌اند؛ اما سهل بن زیاد را جزو ضعفا قلمداد کرده‌اند. این موضوع روشن می‌سازد که منشأ ضعف سهل، صرف استثناء ابن ولید و صدوق نبوده است، وگرنه می‌بایست قائل به ضعف محمد بن عیسی بن عبید نیز می‌شدند.

:books: بر اساس دروس استاد شهیدی


  1. رجال النجاشی، شیخ نجاشی، ج۱، ص۱۸۵. ↩︎

  2. استبصار، شیخ طوسی، ج۳، ص۲۶۱. ↩︎

  3. رجال الکشی، ص۵۶۶. ↩︎

توثیق که تنها کتاب کلینی نیست بلکه از مجموع اسناد علی بن ابراهیم،شیخ کلینی بطور گسترده و ادعای اجماع غیرمصطلح از برخی و همچنین شیخ اجازه بودن (نه تنها خود دارای وثاقت بلکه توثیق نیز داشته) در کنار اینها و با توجه به وضعیت افراطی ان زمان در حساسیت نسبت به روات بطوریکه ادعای غلو ابن غضائری و قمی ها پذیرفته نبوده و توثیق نجاشی دارای قوت بیشتری از بقیه بخاطر حساسیت فوق العاده او بوده است، حسن حال وی را در اعتماد روات بزرگ چون علی بن ابراهیم و کلینی و کسانی که اجازه اخذ روایت از آنها را داشته بدست می اوریم.

همچنین شیخ طوسی در جای دیگری(الفهرس) او را توثیق کرده و بر روایات او صحه میگذارد

آیت الله مددی میفرمودند مرحوم کلینی انتقام سهل را از احمداشعری گرفت
هم با کثرت روایت از او در کافی
و هم با نقل حدیثی درباب امامت امام جواد که میتواند طعن احمداشعری باشد.

سلام علیکم بیزحمت صاحبان دو پست اخیر بیشتر توضیح بدهند. صاحب پست اول بیزحمت آدرس توثیق صریح شیخ طوسی را با متن ایشان ذکر کند، صاحب پست دوم نیز توضیح بیشتری راجع به فرمایش آیت الله مددی بدهند با تشکر

این که استاد گفته اند نجاشی شهادت به غلو و کذب او می دهد و نجاشی از قمیین نیست بلکه از اصحاب بغداد است لذا معلوم نیست اتهام به کذب ناشی از مباحث غلو آمیز باشد به نظر تمام نیست زیرا خود نجاشی که شهادت به غلو و کذب سهل نداده بلکه می گوید اشعری شهادت داده.ایشان هم که از قمیین است لذا همان جهت احتمال شهادت به کذب به خاطر مسائل غلو آمیز باز می گردد

سلام علیکم بیزحمت صاحبان دو پست اخیر بیشتر توضیح بدهند. صاحب پست اول بیزحمت آدرس توثیق صریح شیخ طوسی را با متن ایشان ذکر کند، صاحب پست دوم نیز توضیح بیشتری راجع به فرمایش آیت الله مددی بدهند با تشکر

شیخ دررجال ص387سهل را توثیق کرده است اما درفهرست ص228 تضعیف کرده است درتهذیب یا استبصار تضعیف کرده است

سلام این حرف عجیبی است چرا که فراوان ائمه رجالی راویان را بر اساس متن شناسی تضعیف کرده اند؛ اگر نگویییم فراوان ولی لا اقل می توان گفت که علم اجمالی به حدسی بودن مقدار عظیمی از تضعیفات داریم فلذا به همین دلیل تضعیفات ائمه رجالی حجت نخواهد بود؛ به تعبیر دیگر توثیق عملی بزرگانی همچون مرحوم کلینی از سهل زیاد ثابت است؛ از طرف دیگر با توجه به احتمال جدی حدسی بودن تضعیف سهل، این شهادت فعلیه صرفا احتمال معارض دارد بنابراین با توجه به انسداد می توان گفت که این توثیق عملی حداقل برای ما مفید ظن است و همین ظن هم حجت است.

آقای سید علیرضا حسینی شیرازی که شاگرد رجالی استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی هست، این مطلب رو داره که اکثرا مبنای ابن غضائری و نجاشی و بقیه رجالیان در تضعیفات بررسی کتب ان راویان بوده، وقتی مطلبی را نمیپسندیدند راوی را متهم می کردند. اگر مطلب بدی در کتاب نبود، کتاب را قریب و راوی را ثقه معرفی میکردند
از جمله مؤیدات این مساله:
تعبیرات له کتب… یعرف روایته و ینکر، یا یعرف، یا فقط ینکر هست
همچنین اکثر راویانی که عنوان بندی شده اند در کتب رجالی و طبقه بندی ها صاحب کتاب ها بوده اند
همچنین رجال برقی که طبقات نگاری هست و از توثیق و تضعیف خالی است فقط دو جا توثیق دارد آن هم نسبت به دو راوی صاحب کتابست و خودش میگوید له کتاب
همچنین موارد بسیار دیگه که نشان دهنده تضعیف و توثیق بر اساس ملاحظه نمودن کتاب های راوی بوده

نجاشی از احمدبن محمد بن عیسی اشعری قمی چنین نقل کرده نه اینکه از جانب خودش چنین گفته باشد لذا باز فرمایش آیت الله شبیری به جای خود محفوظ است و باقی فرمایشات استاد محترم که شواهد این موضوع بود ناصواب به نظر می‌رسد