وثاقت و توثیق ابراهیم بن هاشم

‌باسْمه تعالي
وثاقت و توثیق ابراهیم بن هاشم
تقسیمات رباعیِ تقویم سندهای احادیث، در زمانی که رجالیین کتب رجالی را می‌نوشته‌اند، رایج نبوده‌است؛ تقسیم رباعیِ صحیح و حسن و موثق و ضعیف، از زمان ابن‌طاوس ابداع و رایج شده‌است. طبق این تقسیم‌بندی، روایات ابراهیم بن هاشم صحیح نیست؛ چون در رجال او را توثیق نکرده‌اند و فقط مدحش کرده‌اند، لذا روایاتش حسنه است.
درباره‌ی ابراهیم بن هاشم گفته‌اند: موثق‌ساز است؛ یعنی از مشایخ توثیق است؛ کسی بوده که خودش می‌توانسته اجازه‌ی حدیث بدهد. کسی که خودش شیخ‌الاجازه است، آیا می‌شود در وثاقت خودش تردید کرد؟! اگر ابراهیم بن هاشم یک کتاب مفصل رجالی در توثیق روات نوشته بود، جایگاه کتابش نزد شیعه، جزء بهترین و موثق‌ترین کتاب‌های رجالی می‌شد، و از نظر وزن علمی در فضای «رجال» جایگاه رفیعی داشت؛ ابراهیم بن هاشم، از امثال نجاشی و شیخ‌الطائفه و برقی کم ندارد. چنین کسی آیا فقط باید «ممدوحٌ امامی» باشد و روایاتش صحیح نباشد و حسن باشد؟! با همین استدلال، در مرتبه‌ی اول می‌توانیم وثاقت بالایی را برای خودش احراز کنیم.
بعضاً ابراهیم بن هاشم از کسی روایت کرده که برای ما مجهول است، درحالی‌که اولاً اطمینان داریم: «آن محدّث ممدوحی که شیخ‌الاجازه است، از کسی که برای خودش مجهول باشد روایت نمی‌کند.»؛ معقول نیست یک نفر را در خیابان ببیند، از او اسمش را سؤال کند، بعد هم از او بخواهد حدیثی برایش نقل کند. ثانیاً احتمال «وِجاده» که «کتابی از فردی ناشناس به دست‌شان برسد و از آن روایت نقل کنند» هم احتمالی عُقلایی و معتنابه نیست؛ چون تحدیث، به وجاده نبوده‌است، حتی به کتب هم نبوده‌است. این که بگوییم: «محدّثین، خبر ضعیفی که قطع یا اطمینان به ضعفش داشته‌اند را نقل می‌کرده‌اند.»، کذب بر محدّثین است. بنابراین در مرتبه‌ی بعد، می‌توانیم مجهول‌نبودن رواتی که ابراهیم بن هاشم از آنها نقل کرده را احراز کنیم.
این مطلب، برگرفته از درس خارج فقه استاد مفیدی در تاریخ شنبه۲دی۱۴۰۲ است.

  • إبراهيم بن هاشم أبو إسحاق … أصحابنا يقولون: أول من نشر حديث الكوفيين بقم هو. رجال‏النجاشي/باب‏الألف‏منه/باب‏إبراهيم/16
  • مثل روایت داود رقی در ابواب زیادات تهذیب: الصَّفَّارُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ‏ يَحْيَى‏ الْكِنْدِيِ‏ الرَّقِّيِ‏ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا طُلِبَ الْهِلَالُ فِي الْمَشْرِقِ غُدْوَةً فَلَمْ يُرَ فَهُوَ هَاهُنَا هِلَالٌ جَدِيدٌ رُئِيَ أَوْ لَمْ يُرَ. تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏4، ص: 333
  • البته اصلاً بعید نیست که وقتی یک محدثی برای زیارت به شهر قم می‌رفته، چند جلسه هم در مجلس ابراهیم بن هاشم شرکت می‌کرده و چند حدیث هم برای او نقل می‌کرده‌است، و با آن مقدار مراوده، آشنایی به قدری حاصل نمی‌شده که آن شخص از مجهول‌بودن خارج بشود. بنابراین این فرمایش استاد که محدثین بزرگ از روات مجهول تحمل روایت نمی‌کرده‌اند، شاید جای تأمل داشته باشد. مقرر
  • نقل اخبار ضعاف به غرض تأیید اخبار صحاح یا تجمیع قرائن، آیا عُقلایی نیست؟ مقرر