فرق بین سیره عقلا و ارتکاز عقلا

سیره عقلا: تعریف و ماهیت

سیره عبارت است از سلوک عملی از عقلا بما هم العقلاء. مثلاً گفته می‌شود در سیره عقلا، خبر ثقه حجت است، منظور سلوک عملی عقلاست؛ یعنی در مقام عمل به خبر ثقه اعتماد می‌کنند.

ارتکاز عقلایی: تعریف و ماهیت :brain:

ارتکاز عبارت است از باورها و تصدیق‌هایی که مرکوز در اذهان عقلاست.

مقایسه دامنه: ارتکاز اعم است :balance_scale:

از لحاظ موردی، بین سیره و ارتکاز، ارتکاز اعم مطلق است. خیلی وقتی‌ها ارتکاز وجود دارد، اما در خارج سیره عملی وجود ندارد.

مثال: ارتکاز بدون سیره :light_bulb:

مثلاً گفته می‌شود حق نشر یا حق اختراع در ذهن افراد مرکوز بوده است (حتی در عصری که اختراع اینقدر زیاد نشده بود)؛ اما چون نشر یا اختراع نبوده است، سیره نشده است.

تفاوت‌های اساسی بین سیره و ارتکاز

بین سیره و ارتکاز دو تفاوت اساسی ذکر شده است:

تفاوت ۱: نقش در استظهارات :speaking_head:

۱- در استظهارات، ارتکاز نقش دارد نه سیره. ارتکاز در استظهار دو نقش اساسی دارد:

الف: ارتکاز مانع انعقاد اطلاق :construction:

ارتکاز گاهی مانع انعقاد اطلاق می‌شود. اگر در موردی ارتکازی وجود داشته باشد، جمله یا کلامی در مورد آن ارتکاز به ما برسد که به ظاهر مطلق باشد، این ارتکاز مانع انعقاد اطلاق در آن کلام می‌شود. مثلاً در ارتکاز عقلایی خبر ثقه حجت است؛ اگر در کلام امام آمد خبر واحد حجت است؛ اطلاقی برای خبر واحد منعقد نمی‌شود و نمی‌توان با آن خبر غیر ثقه را حجت دانست.

ب: ارتکاز سبب انصراف :right_arrow_curving_left:

ارتکاز گاهی سبب انصراف می‌شود. مثلاً گفته می‌شود که «رفع ما لایعلمون» شامل موارد قیام اماره نمی‌شود یا شامل موارد علم اجمالی نمی‌شود و از آن منصرف است. دلیل این ادعاها ارتکاز است.

تفاوت ۲: سکوت امام و دلالت بر امضا :shushing_face:

۲- اگر امام در مقابل سیره سکوت نماید، ظاهر در امضا است؛ اما اگر در مقابل ارتکاز سکوت نمایند، این سکوت ظاهر در امضا نیست.

مثال: سکوت در برابر اعتقاد به چشم‌زخم :eyes:

مثلاً اگر مردم به چشم‌زخم اعتقاد دارند، از سکوت امام در مقابل این اعتقاد، امضای این اعتقاد فهمیده نمی‌شود.


:books: برگرفته از دروس خارج اصول فقه استاد سید محمود مددی، مباحث قطع، جلسه ۷۱ و ۷۲، ۲۰ و ۲۱ دی ۱۴۰۱.

اینکه گفته شده اگر امام در مقابل ارتکاز عقلا سکوت کند امضا فهمیده نمیشود درست نیست چرا به همان ادله ای که گفته میشود امام باید در مقابل یک سیره باطل و حرام باید نهی کنند در مقابل ارتکاز عقلا هم باید نهی کنند( ادله امر به معروف یا ارشاد جاهل یا وظیفه امام هدایت و نهی از …) چرا که امام حداقل به عنوان یک فرد از جامعه از ارتکازات عقلا به من عنوان یکی از عقلا خبر دارد و باید به ادله بالا از سیره حرام و باطل نهی کند . حتی در مواردی رو داریم که امام مکروه رو انجام میدهد تا ارتکاز اینکه این فعل حرام است رو از بین ببرد به خصوص در ارتکازاتی که در متشرعه هم وجود دارد . چون اگر عملی رو متشرعه به ما هم عقلا انجام دهند سیره عقلا محسوب میشود.