سرآغاز بحث: دیدگاه مرحوم نجاشی
درباره اسماعیل ابن جابر بحث فراوان است و منشا بحث در حقیقت مرحوم نجاشی است که نوشته «اسماعیل ابن جابر الجعفی»، دو تا دلیل هم می آورد که این عنوان درست است. ممکن است اسماعیل بن جابر فرزند جابر جعفی باشد. انصافا عبارات نجاشی درست نیست و هر دو دلیل ایشان مشکل دارد، ما هم نمی دانیم این مشکل دقیقا از کجا پیدا شد، اما شواهدی پیدا کردیم. در کتب رجال یک «اسماعیل ابن عبدالرحمن جعفی» هم داریم.
اشتراک نام اسماعیل جعفی و دیدگاهها
دیدگاه متقدمین و صاحب قاموس
بزرگان رجالی ما تا قبل از قاموس می گفتند: «اسماعیل جعفی» مشترک بین این دو نفر است، «اسماعیل ابن عبدالرحمن» و «اسماعیل ابن جابر» و هر دو جعفی اند. مرحوم صاحب قاموس یک بحثی دارند که اثبات می کنند که اسماعیل جعفی یک نفر بیشتر نیست و آن «اسماعیل ابن عبدالرحمن» است، «اسماعیل بن جابر»، جعفی نبوده، خثعمی بوده است. البته ریشه یابی نمی کند.
دیدگاه مرحوم آقای خویی
مثل مرحوم آقای خویی که کتابشان بعد از کتاب قاموس است، - نمی دانم مطالب قاموس را خواندند یا نه؟ چون قاموس زمان ایشان چاپ شده بود- ایشان هم مثل مشهور قائلند که اسماعیل جعفی دو تاست، مردد بین این دو نفر است و باید با قرائن شناخته بشود. مناسب بود آقای خویی بر فرض هم مبانی ایشان را قبول ندارند یک ردی بر آن می نوشتند.
ریشهیابی خطا: از نجاشی تا فهرست ابن الولید
توضیح دادیم که ریشه اشتباه به نجاشی برمی گردد و اصل اشتباه نجاشی، از فهرست ابن الولید است، چون خودش هم می گوید: به همین نحو در فهرست ابن الولید آمده: «اسماعیل ابن جابر جعفی». شیخ طوسی هم از فهرست ابن ولید نقل می کند، البته زیادی هم دارد، این کتاب پیش هر دو یشان بوده است.
تناقض در نقل از یک منبع واحد
البته شیخ، «جعفی» ندارد و این تازه یک مشکل است که چطور می شود از یک کتاب واحد با یک استاد واحد (فهرست ابن الولید) دو گونه نقل شده است. فهرست ابن الولید توسط شخصی از اشاعره قم به نام علی ابن احمد ابن فلان ابی جید قمی، ابی جید لقب ناصر است، اشعری قمی، این نسخه به بغداد آمده و هر دو از آن نوشتند. نجاشی تاکید دارد می گوید: کذا ذکره ابن ولید فی فهرسته، یعنی «اسماعیل ابن جافر جعفی». ظاهرا هم درست است نمی توانیم نجاشی را تخطئه کنیم. ظاهراً ابن الولید اشتباه کرده است و احتمالاً شیخ، عبارت ابن الولید را تصحیح کرده است؛ کلمه جعفی را برداشته تصحیح کرده است.
نتیجهگیری و تفکیک نهایی
نظر مرحوم تستری و تأیید آن
به هر حال مطلبی که مرحوم تستری نوشتند که اسماعیل جعفی یک نفر است و آن «اسماعیل ابن عبدالرحمن» است، درست است، «اسماعیل ابن جابر»، جعفی نیست. (جعفیهای کوفه از یمنیهایی بودند که بعد از آمدن امیر المؤمنین (ع) به کوفه آمدند و معظم خط غلو ما از همین جعفیها هستند. مجموعه این خاندان در «تهذیب المقال» استیعاب شده) احتمال این که ایشان خثعمی باشد هست. این اسماعیل ابن جابر جعفی نیست، ربطی به آن اسماعیل جعفی ندارد.
تمایزات دیگر: صاحب کتاب بودن و طبقه روایی
مضافا به این که آنی که صاحب کتاب است «اسماعیل ابن جابر» است، «اسماعیل ابن عبدالرحمن» اصلا صاحب کتاب نیست، راوی است. مضافا که «اسماعیل ابن عبدالرحمن» حضرت سجاد (ع) و حضرت باقر (ع) و اوائل امام صادق (ع) را درک کرده و اسماعیل ابن جابر حضرت صادق (ع) و موسی ابن جعفر (ع) را درک کرده است. «اسماعیل بن عبد الرحمن» واقعاً جعفی است، اما صاحب کتاب نیست. عادتاً وقتی پدرش پیامبر (ص) را دیده، خودش اوائل حضرت صادق (ع) باید فوت کرده باشد. مؤلف نیست، لذا هم نجاشی نام او را نمیبرد. پس اینها دو نفر در دو طبقه هستند و با هم اشتباه نمیشوند.
خارج اصول، 26/12/1397، جلسه: 106