مسئله تبعیض یا عدم تبعیض در حجیت، وابسته به این است که آیا نکتهای که بخشی از روایت را از حجیت ساقط کرده است، به سایر فقرات روایت تسری میکند یا تسری نمیکند. در ادامه با دو مثال، این مطلب را توضیح میدهیم:
۱. تسری یافتن نکته سلب حجیت به تمام روایت
گاهی ممکن است ظهور امر در وجوب در بخشی از روایت، به دلیل قرائن خاصی (مانند بیان حکم اخلاقی) حمل بر استحباب شود. اگر روایت در یک مقام واحد باشد و بعید باشد که صدر آن در مقام بیان نکته اخلاقی و ذیل آن در مقام بیان نکته فقهی باشد، در این صورت ظهور امر در وجوب در ذیل روایت نیز از بین میرود.
۲. عدم تسری اشتباه راوی به سایر بخشها
گاهی ممکن است راوی در ذیل روایت اشتباه کرده باشد. اشتباه راوی در ذیل روایت، باعث نمیشود که بگوییم راوی در صدر روایت هم اشتباه کرده است.
مثال
اخبار زیادی داریم که موت شوهر قبل از دخول را منصّف میدانند، که خبر زراره نیز یکی از آنهاست. شیخ طوسی در کتاب تهذیب خود میفرماید که روات اشتباه کردهاند و مرگ را با طلاق خلط کردهاند.
در این مثال، اشتباه روات در ذیل روایت ملازمهای با اشتباهشان در صدر روایت ندارد.
به نظر می رسد نکته بحث اینجاست که باید دید نسبت عامل حجیت با مورد به نحو انحلالی است یا وحدانی مثلا در مثال اول عامل حجیت امر برای.وجوب مقام بیان است که اگر مقام بیان ذیل شد اخلاقی دیگر ظهور صدر هم از بین می رود چون نسبت مقام بیان بین صدر و ذیل وحدانی است و معمولا دو مقام بیان در یک جمله نیست بخلاف مثال دوم که اصاله عدم خطا که عامل حجیت نقل خبر است نسبتش با فقرات مختلف انحلالی است یعنی اگر کسی در صدر خطا کرد هیچ ربطی به خطای در ذیل نداشه اصاله عدم خطا در ذیل جاری میشود.
مقاله ذیل استدلال کرده است که از بین هفت دلیل اثبات کننده قاعده تبعیض در روایت، دلیل لبّی سیره نقش پررنگی دارد و به دلیل لبّی بودن دلیل اثبات کننده این قاعده، در موارد مشکوک این قاعده فابل جریان نیست و باید به قدر متیقّن از مواردی که این قاعده قابل جریان است اکتفا کرد.
به نکته دقیقی اشاره کردید
اما دو ملاحظه هست:
اول: ممکن است بگوییم بین استحباب و وجوب در مقام بیان تفاوتی نیست چون هر دو بعث هستند. بله، اگر یک فقره تهدید یا تعجیز یا مثل این دو باشد دیگر به ظهور بعث خلل وارد می کند.
دوم: اگر عدم حجیت یک فقره ناشی از خطای راوی باشد، باید تفصیل دهیم که اگر فقره دیگر مرتبط با فقره ای باشد که در آن خطا شده و این ارتباط به نحوی است که متکلم و راوی در هر فقره به فقره دیگر توجه داشته و در عین حال اشتباه کرده است دیگر اصالة عدم الخطا در فقره دیگر هم جاری نیست چون محتمل است قویا که اشتباه و خطای در فقره اول موجب خطا در فقره دوم شده باشد و معلوم نیست عقلاء این جا هم اصالة عدم الخطا داشته باشند اما اگر ارتباط دو فقره به این صورت نباشد یا اصلا ارتباطی نباشد اصالة عدم الخطا جاری است و تبعیض کاملا درست است.