استاد شب زنده دار در بحث استصحاب در مورد صحیحه ثالثه می فرماید:
صحیحهی سوم در کافی به این صورت نقل شده است:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنْ لَمْ يَدْرِ فِي أَرْبَعٍ هُوَ أَمْ فِي ثِنْتَيْنِ وَ قَدْ أَحْرَزَ الثِّنْتَيْنِ قَالَ يَرْكَعُ رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ وَ هُوَ قَائِمٌ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ يَتَشَهَّدُ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَ إِذَا لَمْ يَدْرِ فِي ثَلَاثٍ هُوَ أَوْ فِي أَرْبَعٍ وَ قَدْ أَحْرَزَ الثَّلَاثَ قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا أُخْرَى وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَ لَا يَنْقُضُ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ وَ لَا يُدْخِلُ الشَّكَّ فِي الْيَقِينِ وَ لَا يَخْلِطُ أَحَدَهُمَا بِالْآخَرِ وَ لَكِنَّهُ يَنْقُضُ الشَّكَّ بِالْيَقِينِ وَ يُتِمُّ عَلَى الْيَقِينِ فَيَبْنِي عَلَيْهِ وَ لَا يَعْتَدُّ بِالشَّكِّ فِي حَالٍ مِنَ الْحَالات
مرحوم کلینی این روایت را به دو طریق نقل کرده است:
1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا
2- مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا
در طریق اول همهی روات، امامی ثقه هستند و فقط وثاقت ابراهیم بن هاشم در زمان هایی مشخص نبوده و او را امامی ممدوح می دانستند و روایاتش را حسنه تعبیر می کردند؛ ولی بحمدلله با تحقیقاتی که انجام شده وثاقت ایشان ثابت است. به نظر ما اگر وثاقت او ثابت نشود و روایت حسنه باشد، باز هم روایت حجت است؛ اما برای عده ای حجیت روایت حسنه محل تامل است؛ مثلا علامه مجلسی در مرآة العقول می فرماید: «حسن كالصحيح»
در طریق دوم نیز همهی روات امامی ثقه هستند و فقط در محمد بن اسماعیل بحث وجود دارد. «محمد بن اسماعیل»ی که کلینی از او نقل می کند و او از فضل بن شاذان نقل میکند، سه احتمال در او وجود دارد:
1- محمد بن اسماعیل ابوالحسن نیسابوری (دیدگاه محقق خوئی قدسسره و صاحب وافی)
2- محمد بن اسماعیل برمکی
3- محمد بن اسماعیل بن بزیع
با توجه به طبقهی مرحوم کلینی، محمد بن اسماعیل نمی تواند محمد بن اسماعیل برمکی یا محمد بن اسماعیل بن بزیع باشد؛ در نتیجه مراد از محمد بن اسماعیل، محمد بن اسماعیل ابوالحسن النیسابوری می باشد.
اعلامی چون سید سیستانی دامظله ذیل همین حدیث گفته اند که وثاقت محمد بن اسماعیل النیسابوری ثابت نیست؛ فلذا این سند حجت نیست. اما به نظر ما سه راه برای اثبات وثاقت او وجود دارد:
1- واقع شدن در اسناد کامل الزیارات: محقق خویی نیز به استناد این دلیل او را توثیق کرده است؛ البته بعدها از این مبنا برگشت.
2- نقل کلینی از او کثیر است. این کثرت لازمهاش این است که عند الاصحاب معروف بوده و به او توجه داشتند؛ چون کافی یکی از کتب معتبرهای است که اصحاب به آن مراجعه داشتند هم در عقائد که جلدین اول هست هم در فروع که بقیهی مجلدات است، غیر از هشتم.
3- کثرت نقل کلینی و کشّی، این دو بزرگواری که به عظمت و وثاقت و دقت شناخته شدهاند و اینها کثیراً از او مطلب نقل میکنند؛ ملازمهی عادیه دارد با اینکه انسان مطمئن شود که نزد این آقایان ثقه بوده و این آقایان شهادت عملی به وثاقت او میدهند.
برگرفته از درس خارج اصول (6و7 شهریور 1401)
(متن اولیه درس ضمیمه شده است)
الكافي (ط - الإسلامية)، ج3، صص 352-351
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج15، ص 194