مقدمه: اهمیت تشخیص دقیق درهم در مقادیر شرعی
در محاسبه مقادیر شرعی باید به این نکته توجه داشت که درهم و دینار بین یک وزن مشخص و بین سکه، مشترک لفظی هستند. بسیاری از علما از این مساله غفلت ورزیدهاند. با تعیین وزن یک سکه نمیتوان به طور دقیق اندازه درهم و دینار را بیان کرد.
ما اولین بار این مطلب را از والتر هینتس در کتاب «اوزان و مقدارها در اسلام» مشاهده کردیم که تذکر داده بود. ما شواهد این سخن را از روایات بهدست آوردیم. ایشان بیان کرده که درهمی که واحد وزن است سنگینتر از درهمی است که سکه است.
چرایی وزنکردن سکهها در معاملات قدیم
در روایات زیادی وارد شده که سکهها را در زمان معامله وزن میکردند. این امر بدان جهت بوده که وزن آنها دقیق نبوده است. بر فرض آنکه سکه در زمان ضرب، دقیق باشد، پس از آن، سایش پیدا میکند. بهخصوص نقره دارای سایش زیادی است. نقره در اثر اکسیدشدن اینگونه میشود. قسمتهای اکسید شده وقتی ساییده شود میریزد. گاهی مشاهده شده که جواهرات قدیمی تبدیل به خاکستر شده؛ چرا که از نقره بوده و با گذشت زمان از بین رفته است.
روایات وزنکردن درهم و دینار
منابع روایی متعددی به مسئله وزنکردن درهم و دینار اشاره دارند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
-
روایات مربوط به وزنکردن درهم:
- کافی، ج۱، ص۵۲۳، رقم۲۳
- کافی، ج۵، ص۲۵۰، رقم۲۷
- کافی، ج۵، ص۲۵۲، رقم۳۲
این باب در جلد ۵ کافی، باب صروف است. ملاحظه جمیع روایات این باب مفید است.
-
روایات مربوط به وزنکردن دینار:
- کافی، ج۱، ص۴۷۷
- کافی، ج۵، ص۱۹۲
- دلائل الإمامة، ص۳۳۳
- دلائل الإمامة، ص۵۲۳
نحوه معامله: عددی یا وزنی؟
نحوه معامله با سکهها گاهی به صورت عددی (شمارشی) و گاهی به صورت وزنی انجام میشده است. توجه به روایات زیر، این تفاوت را به خوبی نشان میدهد:
روایت اول: بازپرداخت وزنی به جای عددی 
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يَحْيَى بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ خَالِدِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَتْ لِي عَلَيْهِ مِائَةُ دِرْهَمٍ عَدَداً قَضَانِيهَا مِائَةَ دِرْهَمٍ وَزْناً قَالَ لَا بَأْسَ مَا لَمْ يَشْتَرِطْ..»[1]
راوی سؤال میکند که اگر صد درهم عددی طلبکار بوده و بدهکار، صد درهم وزنی بازگردانده باشد، آیا این ربا محسوب میشود؟ حضرت پاسخ میدهند: اگر عدد شرط نشده، اشکال ندارد. این نشان میدهد که صد درهم وزنی ممکن است مثلا معادل صد و پنج درهم عددی باشد.
روایت دوم: بازپرداخت وزنی به جای عددی 
«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَن الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَسْتَقْرِضُ الدَّرَاهِمَ الْبِيضَ عَدَداً ثُمَّ يُعْطِي سُوداً وَزْناً وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّهَا أَثْقَلُ مِمَّا أَخَذَ وَ تَطِيبُ نَفْسُهُ أَنْ يَجْعَلَ لَهُ فَضْلَهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِذَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَرْطٌ..»[2]
در نوع موارد، دینارهایی که وزن میشدند، سنگینتر بودند. دینارها را هنگام ضرب، کمی سنگینتر میساختند و دینار بدون سایش بوده است. علت آنکه کمی سنگینتر ضرب میکردند شاید آن جهت بوده که اگر سایش هم پیدا کرد از وزن مورد نظر کم نشود.
روایت سوم: ارسال خمس به صورت وزنی به محضر امام (ع)
«وَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ مُوسَى قَالَ: بَعَثَ مَعِي رَجُلٌ مِنَ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع بِمِائَةِ دِينَارٍ وَ كَانَتْ مَعِي بِضَاعَةٌ لِنَفْسِي .. ثُمَّ إِنِّي عَدَّدْتُ بِضَاعَةَ الرَّجُلِ فَوَجَدْتُهَا تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ دِينَاراً فَأَعَدْتُ عَدَّهَا وَ هِيَ كَذَلِكَ فَأَخَذْتُ دِينَاراً آخَرَ لِي … أَعَدْتُهَا فِي صُرَّةٍ كَمَا كَانَتْ وَ دَخَلْتُ عَلَيْهِ فِي اللَّيْلِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ مَعِي شَيْئاً أَتَقَرَّبُ بِهِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ هَاتِ فَنَاوَلْتُهُ دَنَانِيرِي وَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ فُلَاناً مَوْلَاكَ بَعَثَ إِلَيْكَ مَعِي بِشَيْءٍ فَقَالَ هَاتِ فَنَاوَلْتُهُ الصُّرَّةَ قَالَ صُبَّهَا فَصَبَبْتُهَا فَنَثَرَهَا بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَ دِيَنارِي مِنْهَا ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا بَعَثَ إِلَيْنَا وَزْناً لَا عَدَداً»[3]
«بَعَثَ مَعِي رَجُلٌ» : اصبغ بن موسی نقل میکند: شخصی مرا همراه با صد دینار به محضر حضرت موسی بن جعفر فرستاد. من نیز نزد خود اموالی داشتم. وقتی دینارهای آن شخص را شمردم ۹۹ تا بود. من از نزدم خود یک دینار به آن اضافه کردم تا صد تا شود.
روایت چهارم: خبر دادن امام (ع) از وزن ۶ دینار در توقیع شریف 
روایت دیگری در کمال الدین در این موضوع وارد شده است. این روایت مربوط به شخصی است که بهدنبال امام زمان بوده و برای روشن شدن امر امامت در صدد امتحان برآمده است. آن شخص اموالی از حضرت در اختیار داشته و برای امتحان، ۶ دینار از آن را برمیدارد. در توقیع شریف در پاسخ وی آمده است:
«فَخَرَجَ التَّوْقِيعُ يَا فُلَانُ رُدَّ السِّتَّةَ دَنَانِيرَ الَّتِي أَخْرَجْتَهَا بِلَا وَزْنٍ وَ وَزْنُهَا سِتَّةُ دَنَانِيرَ وَ خَمْسَةُ دَوَانِيقَ وَ حَبَّةٌ وَ نِصْفٌ قَالَ الرَّجُلُ فَوَزَنْتُ الدَّنَانِيرَ فَإِذَا هِيَ كَمَا قَالَ ع»[4]
پنج دانق کمتر از یک دینار (حدود نیمدینار) است.
اشاره فقها به تفاوت درهم عددی و وزنی
فقها نیز به این مباحث اشاره کردهاند. به عنوان مثال، در کتاب مبسوط بحثی مطرح شده که اگر کسی اقرار به درهم کند، آیا به درهم وزنی انصراف دارد یا عددی؟[5] همچنین در موضع دیگری از مبسوط آمده است:
«إذا كان لرجل على رجل عشرة دنانير فأعط عشرة دنانير عددا قضاء لما عليه فوزنها القابض فوجدها أحد عشر دينارا كان الدينار الزائد للقاضي مشاعا فيها …»[6]
در تحریر الأحکام نیز آمده است:
«لو أقرضه تسعين [دينارا] بمائة عددا، و الوزن واحد ،جاز، إذا كانت لا تنفق في مكان إلّا بالوزن، و كذا لو كانت تنفق برءوسها»[7]
روایت پنجم: وزن کردن موی سر با طلا و نقره
روایتی در فقیه به شرح زیر وارد شده است:
«رُوِيَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى صَاحِبِ الدَّارِ ع وُلِدَ لِي مَوْلُودٌ وَ حَلَقْتُ رَأْسَهُ وَ وَزَنْتُ شَعْرَهُ بِالدَّرَاهِمِ وَ تَصَدَّقْتُ بِهِ قَالَ: لَا يَجُوزُ وَزْنُهُ إِلَّا بِالذَّهَبِ أَوِ الْفِضَّةِ وَ كَذَا جَرَتِ السُّنَّةُ»[8]
مراد از «صاحب الدار»، امام زمان (علیهالسلام) است. ممکن است بیان شود صدر و ذیل این روایت تهافت دارد؛ چرا که درهم همان فضه است.
در توجیه این روایت میتوان گفت: ممکن است مراد از “ذهب و فضّه”، طلا و نقره مسکوک باشد؛ ولی به نحو دیگر نیز میتوان روایت را تفسیر کرد: مراد از «بالدراهم»، واحد وزنی درهم است. در این صورت، حضرت میفرمایند که سنت بر این است که مو با خود طلا و نقره وزن شود؛ یعنی در یک کفه ترازو مو و در کفه دیگر به همان میزان، طلا یا نقره قرار گیرد.
نتیجهگیری
بر این اساس، نتیجه میشود که درهم تنها به سکه محدود نمیشود؛ بلکه واحد یک وزن خاص نیز بوده است. درهمی که به عنوان واحد وزن به کار میرفته، در اصل برای ضرب سکه و طراحی آن تعیین شده بود، اما همیشه اینگونه نبوده که هر درهم مسکوک به طور دقیق معادل همان وزن معین باشد. وزن تمامی درهمهایی که از زمان قدیم باقی ماندهاند (یعنی درهمهایی که متعارف بوده و از وزن سبعه است یعنی تمامی دراهم بهجز برخی درهمهای خاص مثل درهم طبری و وافی)، بیشتر از وزنی است که در کلمات علما بیان شده است. همچنین، درهمی که واحد وزن بوده نیز، بالاتر از عددی است که در کلمات فقها وارد شده است.
بر اساس جلسه مورخ ۲ بهمن ۱۴۰۳